الف اهمیت نصیحت در سازندگى اخلاقى :

اصل نصیحت کردن و خیرخواهى نمودن ، و یکدیگر را آیینه وار متوجه معایب و اشتباهات ساختن ، شیوه بسیار پسندیده اى است که مورد توصیه پیشوایان عالى مقام اسلام قرار گرفته و در یک جامعه اسلامى هم این حالت مى تواند جریان رشد و تعالى معنوى راه به صورت یک پیوند معنوى و انسانى ، در همه ابعاد زندگى سرایت دهد؛ و چنانچه این ویژگى در سطح جامعه به فراموشى سپرده شود، خیر و سعادت ، نیز دامن برمى چیند و عواقب و عوارض دردناکى به وجود خواهد آمد.

امام على علیه السلام فرموده است : لاخیر فى قوم لیسوا بناصحین ، و لایحبون الناصحین .

در ملتى که یکدیگر را نصیحت و سفارش به نیکى ها نمى کنند و نیز افراد نصیحتگر را دوست نمى دارند و با آنان برخورد مناسب ندارند، هیچگونه خیرى و سعادتمندى وجود نخواهد داشت !

آن حضرت درباره تاءثیر نصیحت و خیرخواهى ، و توجه داشتن به دیگران مى فرماید: المواعظ شفاء لمن عمل بها

موعظه ها و اندرزهاى سودمند، شفا و درمان دردهاى اخلاقى و روانى افرادى است که بدان عمل مى کنند.


ب چگونه باید نصیحت کرد؟

کسى که مى خواهد دیگرى را نصیحت کند و با این کار اشتباهاتى را مبدل به صواب ، نواقصى را تبدیل به کمال ، و خلاصه شخص خلافکارى را به صراط مستقیم هدایت گرداند، همانطور که امام زین العابدین علیه السلام فرموده : باید روحیه رحمت و شفقت ، نرمش و ملایمت داشته و خلاصه باید روحیه خیرخواهى و مسالمت ، به این مسئولیت مهم اخلاقى و دینى اقدام نماید.

همچنین از روشهاى نصیحت آمیزى که در ملاء عام و در حضور دیگران بوده و موجب اهانت و اذیت و ضربه زدن به حیثیت و خورد کردن شخصیت دیگرى باشد به طور جدى خوددارى نماید!

امام على علیه السلام فرموده است : نصحک بین الملاء تقریع

اگر کسى در حضور افراد براى نصیحت و توجه طرف به لغزشهاى او اقدام کند، با این عمل شخصیت او را ضربه دار و خورد کرده است !

به هر حال ، این کار مسئولیت بسیار ظریفى است ، آگاهى و دانائى مى خواهد و بر اساس آگاهى و توانائى ، و حتى خود اهل صداقت و عمل بودن است که مى شود خلافکار را بیمار دانست و طبیبانه به اصلاح او پرداخت.

براى این منظور، راهنمائیهاى خالصانه و دلسوزانه پیشوایان بزرگوار اسلام ، که بر اساس آن منافع نصیحت پذیرى و زبانهاى گردنکشى و خوددارى از نصیحت پذیرى را بیان مى دارد، شایان وقت است و مى تواند براى همه ما راهگشا و سازنده باشد.

امام على علیه السلام فرموده است : اسمعوا النصیحة ممن اهداها الیکم ، و اعقلوها على انفسکم .

نصیحت آن کس را که به منظور راهنمائى و هدایت شما انجام مى شود گوش کنید و مورد توجه قرار دهید و جهت سازندگى خود به آن فکر کنید.

آن حضرت نیز مى فرماید: من بصرک عیبک و حفظک فى غیبک فهو الصدیق ، فاحفظه .

هر کس که تو را نسبت به معایب و نواقص تو آگاهى مى گرداند و در غیاب نیز ترا حفظ و حراست مى گرداند، دوست واقعى تست و نیز تو باید براى حفظ و نگهدارى او مراقبت معمول دارى .

آن بزرگوار در بیان دیگرى فرموده : مرارة النصح انفع من حلاوة الغش

تلخى نصیحت پذیرى ، از شیرینى رفتار کسى که تو را فریب مى دهد، و خرسند مى گرداند، شیرین تر خواهد بود!

امام باقر علیه السلام مى فرماید: اتبع من یبکیک و هو لک ناصح و لاتتبع من یضحک و هو لک غاش ‍

از نصیحت کننده خیرخواهى که تو را راهنمائى مى مند، اگر چه نصیحت او موجب گریه تو شود پیروى کن ، اما از کسى که به خاطر خوشایند تو را مى خنداند، ولى تو را اغفال مى نماید، هرگز شنوائى و اطاعت بخرج مده .

امام على علیه السلام مى فرماید: من ابان لک عیوبک فهو و دودک ، و من ساتر عیبک فهو عدوک .

هر کس عیب و ایراد تو را روشن مى گرداند، دوست صمیمى تو است و آن کس که روى نواقص و ضعفهاى تو پرده پوشى مى کند و تو را در اغفال و نادانى نگه مى دارد، یقینا دشمن تو خواهد بود.

آن حضرت در بیان دیگرى مى فرماید: لا ترددن على النصیح

هرگز در مقابل شخص نصیحت کننده ، در مقام پاسخگوئى و جواب رد دادن و طفره رفتن از مسیر اصلاح بر نیا.

آن بزرگوار، در بیان بسیار ارزشمند و حکیمانه اى مى فرماید:من قبل النصیحة امن من الفضیحة

آن کس که نصیحت ها و راهنمائیهاى دلسوزانه افراد را مى پذیرد و در صدد بکارگیرى و اصلاح معایب خویش برمى آید، از رسوائیها و فضاحتها ناراحت کننده و شرم آور محفوظ مى ماند!

این را هم باید توجه داشته باشیم که روحیه نصیحت پذیرى و گوش شنوا داشتن ، اضافه بر اینکه از یک نوع سلامت روان و انصاف و مروت داشتن حکایت مى کند، یک نوع توفیق الهى و عنایت خداوندى هم نسبت به انسان مى باشد. به همین دلیل افرادیکه اسیر خودخواهى و غرور و لجبازى هستند، توفیق نصیحت پذیرى را از ذات مقدس خداوند باید درخواست نماید، تا به کمک عنایت خداوندى به این راز موفقیت دست یابند.

امام على علیه السلام مى فرماید: من اکبر التوفیق ، الاخذ بالنصیحة

از بزرگترین توفیقها و عنایات خداوند نسبت به بنده این است که در وجود وى روحیه نصیحت پذیرى وجود داشته باشد.[1]


پی نوشت

[1] احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 177-172.


منبع : حوزه نت